مرضیه محمدی؛ حمیده عادلیان؛ علیرضا مولا
چکیده
بررسی بهزیستی روانی-اجتماعی گرچه برای تمامی سنین واجد اهمیت زیاد است ولی کنکاش آن در دوره کودکی به دلیل پیریزی شخصیت در این سنین، اهمیت دو چندان دارد. گروه مورد نظر در مقاله حاضر کودکان مراکز نگهداری است که چالشهای بهزیستی آنها بیشتر و بررسیشان ضروریتر است. در اینجا منبع جمعآوری دادهها و یا به عبارتی جامعه پژوهشی نیز 16 نفر ...
بیشتر
بررسی بهزیستی روانی-اجتماعی گرچه برای تمامی سنین واجد اهمیت زیاد است ولی کنکاش آن در دوره کودکی به دلیل پیریزی شخصیت در این سنین، اهمیت دو چندان دارد. گروه مورد نظر در مقاله حاضر کودکان مراکز نگهداری است که چالشهای بهزیستی آنها بیشتر و بررسیشان ضروریتر است. در اینجا منبع جمعآوری دادهها و یا به عبارتی جامعه پژوهشی نیز 16 نفر از مربیان مراکز نگهداری کودکان بوده که در بهار 1401 با آنها مصاحبه شده است. روش پژوهش به صورت کیفی با استراتژی استخراج دادهها از طریق تحلیل مضمونی و ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه به شیوه مصاحبه گروهی بوده است. در مطالعه حاضر از 4 مصاحبه گروهی متمرکز نیمه ساخت یافته استفاده شده است. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق کدگذاری سه مرحلهای مطابق روش اشتروس و کوربین بوده است. مطابق آموزههای روش کیفی برای اعتبار و صحت کار از معیارهای چهارگانه لینکلن و گوبا مشتمل بر اعتمادپذیری، انتقالپذیری، مقبولیت و تصدیقپذیری استفاده شده است.یافتههای به دست آمده در 40 مفهوم دستهبندی و در نهایت به سه مقوله نهایی تبدیل شدهاند که مضمون اولیه از آنها انتزاع شد و در نهایت سه مضمون نهایی بنبستهای احساسی- روانی، بهزیستی اجتماعی شکننده و غلبه واقعیت منفی بر انتظار مثبت میباشند. برآمده از یافتهها میتوان گفت؛ بهزیستی روانی اجتماعی کودکان مراکز شبانهروزی وضعیت مطلوبی ندارد و مراقبت از آنها به نیازهای اولیه تقلیل پیدا کرده است و وضعیت مطلوب اکنون و آینده را در نظر نمیگیرند، لذا ضرورت دارد برنامههایی به صورت جامع با لحاظ تمامی نیازهای کودکان و توانمندی آنها بازطراحی شوند.
مرضیه محمدی؛ علی احمد رفیعی راد؛ سهیلا صادقی فسائی
چکیده
تحقیر به عنوان امری اجتماعی، چندوجهی، پویا و رابطهای روابط و تعاملات اجتماعی فرد را دستخوش تغییرات منفی میکند. میزان و گستره-ی این تغییرات در فرد تحقیر شونده با توجه به جایگاه او و موضوع تحقیر، متفاوت است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تجربهی تحقیر اجتماعی در زنان مبتلا به اچ آی وی/ایدز انجام شده است. با توجه به جایگاه فرودست زنان در ...
بیشتر
تحقیر به عنوان امری اجتماعی، چندوجهی، پویا و رابطهای روابط و تعاملات اجتماعی فرد را دستخوش تغییرات منفی میکند. میزان و گستره-ی این تغییرات در فرد تحقیر شونده با توجه به جایگاه او و موضوع تحقیر، متفاوت است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تجربهی تحقیر اجتماعی در زنان مبتلا به اچ آی وی/ایدز انجام شده است. با توجه به جایگاه فرودست زنان در گروههای مورد بررسی و داغ ننگ پیچیدهی مرتبط با موضوع تحقیر یعنی اچآیوی/ایدز مطالعه حاضر گامی به سوی آگاهی از یک پدیده اجتماعی متکثر و کمتر شناخته شده میباشد. تحقیق حاضر به روش کیفی انجام شده و جامعه پژوهشی، زنان مبتلا به اچآیوی/ایدز در استان تهران بوده است. جامعه مذکور از سه باشگاه افراد مثبت در شهرهای ورامین، شهریار و تهران(باشگاه استاد معین) انتخاب شدهاند. از میان افراد باشگاهها، نمونهها (21 نفر)به صورت در دسترس با حداکثر تنوع ، رضایت آگاهانه و اصول اخلاقی رازداری انتخاب و به سوالات پاسخ دادهاند. زمان گردآوری اطلاعات زمستان و بهار 1398-1397،ابزار گردآوری به صورت مصاحبه نیمه ساخت یافته و شیوه تحلیل اطلاعات به صورت «تحلیل مضمونی» بوده است. مهمترین مضامین به دست آمده عبارتند از«تحقیر ناشی از غیرسازی»،«تحقیر ناشی از بیارزش شماری»، «مارپیچ زنانگی»، «ایدز و تحقیر»، «هراس از تحقیر» و «پذیرش تحقیر». مبتنی بر یافتهها میتوان گفت اچآیوی/ایدز در تلاقی با جنسیت، رابطه همافزایی داشته و تحقیر بیشتر زنان مبتلا را موجب میشود. این وضعیت در کانون زندگی زنان مبتلا قرار گرفته و تمامی تجارب روزمره آنان را تحت تاثیر خود قرار میدهد.